متن آهنگ توام بری از مهیار
غم تو دلم زندونیه
تو دیگه بدترش نکن
اگه میخوای، تنهام کنی
برو معطلش نکن
منتظر چیای؟ بزن
تیر خلاصتو برو
خودشو پیدا میکنه
این مرد کلافه، تو برو
بگو اصلا:
«از اولم
نداشتی هیچ حسی به من
از سرِ تنهایی بوده
یهطرفهست» و دل بِکن
برو، به هیشکی نمیگم
چه جوری تنهام میکنی
دلشوره و بیخوابیُ
مهمونِ فردام میکنی
توام بری دیگه باختنم حتمیه
پُرِ بغضه گلوم، رو قلبم چه زخمیه
بری میسوزه همه چی تو آتیشم
از اون اشتباها که بعدا میفهمیه
کجا میخوای بری؟ میشکَنیم دوتامون
یکم قدم بزن تو خاطرههامون
اگه تلخی شده بین من و چشمات
بذار جبران بشه، میشورتش بارون
من گفتم برو، صدتا نرو داشت توش ولی
از غرور که نمیشه آغوش خرید
من گفتم برو، تو صدامو گوش کنی ولی
این بُلُف کلِ تن و روحو درید
الان وقتش نی، این کشتیا غرقن
نِگاه برگا همه مشکی یا زردن
الان وقتش نی، کولاکه این خونه
بِتابون نورتو به شبِ سردم
توام بری دیگه باختنم حتمیه
پُرِ بغضه گلوم، رو قلبم چه زخمیه
بری میسوزه همه چی تو آتیشم
از اون اشتباها که بعدا میفهمیه
کجا میخوای بری؟ میشکَنیم دوتامون
یکم قدم بزن تو خاطرههامون
اگه تلخی شده بین من و چشمات
بذار جبران بشه، میشورتش بارون