متن آهنگ تاریکی از یونا
من که هنوزم دل دیوونم شبا یه عالمه تنگ میشه
همدم درد و دلام تا صبح یه دونه آهنگ میشه
نفسام توی این سینه ببین حبس ابد خورده
تو که میگفتی هوامو دارم حالا دوری و حالم بد میشه
بیا بازم نباشی یه آسمون بی ستارم
نباشی بدون تو بی اراده ام
هنوزم بوی عطرته رو لباسم
هر دفعه که قهر میکنی بیشتر دلتنگ میشم
ترس تو از تاریکی بود کل شبو شمع چیدم
صدبار دعوا کردی منم هر بار تو رو بخشیدم
کاش واسه برگشتت یه چیزی جا بزاری از قصد پیشم
هر دفعه که قهر میکنی بیشتر دلتنگ میشم
ترس تو از تاریکی بود کل شبو شمع چیدم
صدبار دعوا کردی منم هر بار تو رو بخشیدم
کاش واسه برگشتت یه چیزی جا بزاری از قصد پیشم
نمیگردم با کسی دیگه که بخواد بگه تو رو یه جا دیده
من هنوزم به فکر آبروتم بهم میریزم کسی چیزی میگه
یه چیزی میگم یادت نره هنوزم اون چشا مال منن
اگه یروز ی خیس باشن دیوونه شهرو آتیش میزنه
هر دفعه که قهر میکنی بیشتر دلتنگ میشم
ترس تو از تاریکی بود کل شبو شمع چیدم
صدبار دعوا کردی منم هر بار تو رو بخشیدم
کاش واسه برگشتت یه چیزی جا بزاری از قصد پیشم
هر دفعه که قهر میکنی بیشتر دلتنگ میشم
ترس تو از تاریکی بود کل شبو شمع چیدم
صدبار دعوا کردی منم هر بار تو رو بخشیدم
کاش واسه برگشتت یه چیزی جا بزاری از قصد پیشم
